جدول جو
جدول جو

معنی باران کردن - جستجوی لغت در جدول جو

باران کردن
(مُ تَ مَ)
باران آوردن. باران باریدن و بمجاز بمعنی نزده رقصیدن آید:
با سبکساران از آل مصطفی چیزی مگوی
زآنکه این جهال خود بی ابر می باران کنند.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
باران کردن
باران باریدن، نزده رقصیدن
تصویری از باران کردن
تصویر باران کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلباران کردن
تصویر گلباران کردن
گل افشاندن بر سر کسی یا چیزی، گل ریختن، گل پاشیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ جَ رَ)
بمخاطره افتادن. (شعوری ج 1 ورق 180). بخطر و در مخاطره افتادن. (ناظم الاطباء: بارانه).
لغت نامه دهخدا
معمور کردن آباد ساختن، 2 زراعت کردن کاشتن، پر کردن ممتلی ساختن، سالم کردن تن درست ساختن، مرفه کردن توانگر ساختن، ماء مون کردن مصون کردن (راه حاج را آبادان کردند) (تاریخ بیهقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرون کردن
تصویر بیرون کردن
خارج کردن اخراج کردن، استثنا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریان کردن
تصویر بریان کردن
تف دادن کباب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزان کردن
تصویر ارزان کردن
کم بها کردن قیمت کایی را پایین آوردن و مناسب ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابراء کردن
تصویر ابراء کردن
بیزاری کردن بیزار بودن، به کردن از بیماری شفا بخشودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابراز کردن
تصویر ابراز کردن
آشکار کردن ظاهر کردن نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالان کردن
تصویر پالان کردن
پالان بر پشت ستور نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران کردن
تصویر ویران کردن
انهدام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جبران کردن
تصویر جبران کردن
توختن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
لقصفٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
Bombard
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombarder
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
обстреливать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
обстрілювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
بمباری کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
ব্যাপক গোলাবর্ষণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardıman yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
포격하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
砲撃する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombardare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
बमबारी करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
membombardir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
ทิ้งระเบิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
bombarderen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بمباران کردن
تصویر بمباران کردن
להפגיז
دیکشنری فارسی به عبری